صنایع فرهنگی و خلاق که شامل حوزه های هنری و صنایع دستی، تبلیغات،طراحی،سرگرمی،معماری،کتاب،رسانه و نرم افزار می باشد به یک نیروی حیاتی در سرعت بخشیدن به توسعه انسانی تبدیل شده اند. صنایع خلاق مردم را قادر می سازد تا بتوانند فرمان پیشرفت و رشد شخصی خود را در دست بگیرند و آن نو آوری و باتکاری که موجب بهتر شدن شاخص رشد پایدار و فراگیر می شود را در زندگی شخصی خود شبیه سازی کنند. اقتصاد خلاق اگر خوب پرورش یافته باشد می تواند منبعی برای تحول ساختاری اقتصاد، پیشرفت اقتصادی-اجتماعی، اشتغال آفرینی و نوآوری باشد همزمانی که به بهره مندی اجتماعی و پیشرفت پایدار انسانی کمک می کند. پس تصادفی نیست که گزارش برنامه توسعه انسانی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۴ برای محترم شمردن تفاوت ها و ساختن جوامع بهره مند بیشتری، از طریق سیاست هایی که تفاوت های فرهنگی و دیدگاه های چند فرهنگی را به رسمیت می شناسند؛ یک پرونده مجزا در این زمینه می سازد.
صنایع فرهنگی و خلاق عموما فراگیر هستند. مردم از همهی طبقات جامعه از مردم عادی تا نخبهگان در این بازار به عنوان تولید کننده و مصرف کننده حضور دارند. کار کردن در این بخش بیشتر جوانان و زنان را جذب می کند تا سایر بخش های جامعه. برای نمونه، یکی از گزارش های سازمان یونسکو در سال ۲۰۱۵ این نکته را برجسته کرد که بیشتر استخدام شده های صنایع خلاق و فرهنگی بیشتر از جوانان بوده است. همچنین، این مطالعه نشان می دهد که اگر چه زنان ۴۷ درصد از جمعیت فعال بوده اند؛ اما در سال ۲۰۱۴ بیش از ۵۰ درصد جذب نیرو در حوزه صنعت موسیقی انگلستان از میان زنان جامعه بوده است. اخیرا مقالهایی از طرف برنامه توسعه سازمان ملل متحد و دفتر گزارش های توسعه انسانی منتشر شده که نشان می دهد چگونه زنان نقش پر رنگی را درساختن محصولات خلاق ایفا می کنند. مثلا در کشور هایی مثل رواندا و اوگاندا زنان کسب و کار حصیر بافی، سبد بافی و دیگر صنایع دستی را حفظ کرده اند و ادامه می دهند. در ترکیه و آسیای جنوبی زن ها نقش اصلی را در قالی بافی و دیگر صنایع دستی به عهده دارند. یک گزارش دیگر از سازمان ملل متحد نشان می دهد چگونه صنایع خلاق در برابر چالش های توسعه پایدار، راه حل های سازگار با محیط زیست ارائه می کند. مثلا ارائه مد های سازگار بامحیط زیست از جواهرآلات و صنایع دستی تا محصولات طراحی داخلی با حفاظت از تنوع زیستی و تولید لوازم آرایشی که برای طبیعیت بی خطر باشند.
اگر چه این مثال ها به خوبی نشان می دهندکه صنایع خلاق به ما برای رسیدن به توسعه فراگیر کمک می کند اما اقبال زیادی که به اقتصاد خلاق شده است باعث تشدید نابرابری در آمد موجود و به حاشیه رانده شدن گروه های خاصی از مردم گشته است. برای مثال، ریچارد فلوریدا در کتاب جدیدش «بحران جدید شهری:چگونه شهرها درحال افزایش نابرابری، افزایش تبعیض نژادی،از بین بردن طبقه متوسط هستند و ما در این مورد چه کاری ازما ساخته است؟» به وضوح نشان می دهد که چگونه شهر ها که بیشترین اقتصاد خلاق و نوآورانه رادارند اغلب با وخیم ترین نابرابری های اقتصادی و اجتماعی دست و پنجه نرم می کنند. این کتاب نشان می دهد یک همبستگی قوی بین طبقه خلاق کلانشهر ها و نابرابری در ، درآمد وجود دارد؛ چرا که صنعت خلاق معمولا نیروی مورد نیاز خود را از بین کارگران ماهر جذب می کند که منجر به افزایش نسبی دستمزد کارگران تحصیل کرده تر شده است.
با اینحال، صنایع خلاق به طور روز افزون به یاری دهنده ایی بزرگ و مهم برای رشد تولید ناخالص داخلی تبدیل شده است. داده ها نشان می دهند که در پانزده سال گذشته، اقتصاد خلاق نه تنها یکی از سریع ترین حوزه های در حال پیشرفت اقتصاد جهانی است بلکه تغییر پذیر در در آمد زایی، مشاغل و صادرات می باشد. طبق برآورد های یونسکو،در سال ۲۰۱۳ صنایع خلاق و فرهنگی ۲.۳ تریلیون دلار (سه درصد از تولید ناخالص جهانی) و ۲۹.۵ میلیون شغل( یک درصد ازجمعیت فعال جهان) را تولید کرده اند.یک تحقیق اقتصادی دانشگاه آکسفورد برآورده کرده است که صنایع خلاق و فرهنگی ده درصد از تولید ناخالص داخلی ایالات متحده آمریکا و برزیل را پوشش می دهد. معاملات جهانی در حوزه محصولات خلاق و خدمات خلاق هم به سرعت در حال افزایش است.جهانی شدن و فناوری های نوین تبادلات فرهنگی میان کشور ها را آسان کرده است و صادرات محصولات خلاق در پانزده سال گذشته سالانه حدود ۱۲ درصد در کشور های در حال توسعه رشد داشته است.
با این حال، این دستاورد ها به طور برابر در همه ی جهان دیده نمی شود. آسیا، اقیانوس آرام، اروپا و آمریکای شمالی شاهد رشد سریع و بی سابقه ایی در اقتصاد خلاق هستند. این مناطق ۹۳ درصد در آمد و ۸۵ درصد مشاغل جهانی در حوزه صنایع خلاق و فرهنگی را تشکیل می دهند. اما بر عکس آفریقا،خاورمیانه، آمریکای لاتین و کارائیب هنوز توانایی های بالقوه خود را بکار نگرفته اند. برای این مناطق،صنایع خلاق و فرهنگی مثل یک توانایی اقتصادی دست نخورده و فرصتی است تا از طریق آثار زنجیره تامین به اقتصاد نو آورانه کمک کنند.
این یک فرصت برای سیاست هایی است که با کمک کردن به اقتصاد خلاق و پویا راه را برای پیشرفت توسعه انسانی هموار می کنند. رشد یک اقتصاد خلاق و پویا بستگی به این دارد که کشور ها چگونه در بسیاری از زمینه ها مثل فناوری، آموزش، بازارکار، سیاست های کلان اقتصادی، مسائل جنسیتی، شهر نشینی، مهاجرت و … فرصت ها را در می یابند و با چالش ها روبرو می شوند.
منبع: سایت گزارش های توسعه انسانی hdr.undp.org