رنگرزی

تاریخچه رنگرزی در ایران

خوشبختانه در پرتو دستاوردهای جدید باستان شناسی، و نیز با بررسی آثار مکتوب معلوم شده است که پیش از اسلام جامعه ایران دارای سنت پیشرفته بافت قالی و نساجی بوده است. رنگرزی در ایران سابقه دیرینه‌ای دارد.

 پیش از اسلام، بخصوص شواهدی همچون اشاره «گزنفون» مورخ یونانی، به کارگاه قالی بافی شاهان هخامنشی در شهر «سارد» مربوط به ۴۰۰ سال قبل از میلاد و نوشته هایی درباره قالی ارغوانی رنگ، روی قبر کوروش و کهن ترین اثر دارای گره ایران، که تا بحال نخستین نمونه قالی ایران محسوب شده و توسط پروفسور «رودنگر» در مغولستان در ناحیه ای به نام «پازیریک» کشف شده است، وجود هنر قالی بافی و به تبع آن صنعت رنگرزی را از آغاز تاریخ ایران باستان بصورت هنری ارزنده و تکامل یافته در منطقه قطعی می سازد.

 در حاشیه فرش پازیریک، نقش تعداد زیادی اسب به چشم می خورد و در بافت آن از رنگهای سبز، آبی، قرمز و زرد استفاده شده است. با بررسی نقوش و همچنین طریقه بافت آن معلوم می شود که دست کم سنت هزار ساله ای لازم است تا چنین فنون پیچیده ای شکل گیرد.

در دوره ساسانی رنگرزان از احترام خاصی برخوردار بوده اند. کشف نمونه هایی از پارچه های دوره ساسانی که شاهکارهایی از ذوق و ظرافت و هنر طراحی و رنگرزی بحساب می آید ناشی از وجود صنایع پیشرفته رنگرزی و نساجی و بی تردید بافت فرش است که اعتبار آن را به اوج می رساند. از نمونه های فرش ساسانی که متأسفانه با حمله اعراب از میان رفته است ولی ذکر آن در بسیاری از کتب قرون اولیه اسلامی از جمله تاریخ طبری آمده است.

فرش بهارستان یا بهارخسرو می باشد که علاوه بر استفاده از سنگ‌ها و جواهرات و تزئینات گران بها و بی نظیر، استفاده از رنگ های زیبایی که تمام فصول سال را به نحو حیرت انگیزی در مقابل نگاه بیننده قرار داده است؛ طبری درباره آن می گوید: «بساطی بافتند از دیبا، شصت ارش۱ اندر شصت ارش به زمستان باز کردندی بدان وقت که هیچ جا گل شکفته نبودی و به جهان اندر سبزی نبودی و آن بساط را گرداگرد کنارش همه به «زمرد» و «زبرجد» سبز بافته…»

شیوه ساسانیان در بکارگیری رنگها با شیوه بیزانسی تفاوت داشته و تنها رنگهای بکار رفته یکی است ولی رنگهای ساسانی دارای درخشش کمتر و معتدل تر است و هنرمندانه تر تقسیم شده و با در نظر گرفتن نقش انتخاب شده اند.

در دوران آل بویه و سپس سلجوقیان به وجود کارگاههای رنگرزی که بصورت صنفی و تولیدی در بسیاری شهرهای ایران نظیر یزد، کاشان و اصفهان اشاره شده است. در این کارگاهها علاوه بر بافندگان، رنگرزان نیز بطور دائم حضور داشتند و تجربه و مهارت و ذوق خود را در این رنگرزخانه ها بکار می گرفتند.

شهرت ایرانیان در رنگسازی و دریافت ارزش رنگ ها بخصوص در زمینه های مربوط به کتاب سازی و مینیاتور نیز به مرزی رسیده بود که با گسترش مکتب هنری برجسته ای نظیر مکتب هرات، ایرانیان بعنوان استادان رنگ شناخته می‌شدند.

با شروع حکومت سلاجقه در ایران تمامی فنون و بخصوص نساجی و قالی بافی نیز بخاطر عشایر ترک در سراسر ممالک اسلامی اهمیت فراوان پیدا کرد. یک نمونه از بافته های دوره سلجوقی که در موزه «متروپولیتن» موجود است دارای اشکال توریقی(به معنی برگ دادن درخت) به رنگ پرتغالی و قهوه ای، و قطعه ای دیگر به رنگ سبز و سفید است.

رنگ‌های فرش با استفاده از گیاهان و به کمک مهارت استادکاران رنگرز به حد و دامنه ای رسید که بتدریج دیگر هنرها و صنایع دستی را در سایه قرار داد. «روناس»، «نیل»، «اسپرک»، «پوست گردو»، «پوست انار» و «زعفران» و سایر رنگهای گیاهی که از صدها سال پیش بشر شناخته بود بدست هنرمندان رنگرز ایرانی جلوه ای یافت که در هیچ کجای دیگر از جهان تقلید شدنی نبود.

دوران صفویه اوج ترقی صنایع نساجی و قالی بافی است، و خوشبختانه آثار زیادی از آن زینت بخش موزه های دنیاست که شیوه رنگ آمیزی ملایم و بی نظیر در قطعات بدست آمده به چشم می خورد. رنگ های متعددی که در بافت قالی ها بکار رفته است عبارتند از: قرمز سیر، آبی، سبز، زرد کمرنگ و نارنجی، که این رنگها تقریبا معادل رنگهایی هستند که امروزه در رنگرزی سنتی ایران از آنها استفاده می شود و نشانه بارز قدمت صنعت رنگرزی در ایران است.

رنگرزان به کمک خلاقیت خود، ته رنگهایی به وجود می آوردند که با یکدیگر تفاوت جزیی داشتند. مثلا در ترکیب رنگها، بنفش مخلوط با سرخ را برای ساختن رنگی مانند شاه توتی که درخشش شگرفی داشت و یا با مخلوط بیشتری از زرد تند آنها را به رنگ سرخ خرمالویی درمی آوردند. صنعت رنگرزی ایران در اواخر دوران صفویه، همزمان با رشد رنگرزی مدرن در اروپا عظمت و درخشندگی خود را تا حدی از دست داد. در دوره پهلوی به سبب استفاده از رنگهای شیمیایی خارجی و پنبه و پشم وارداتی برای تار و پود قالی، اصالت و خودکفایی این هنر و فن آسیب دید به طوری که هنوز نمی توان به راحتی این هنر سنتی را از آفتی که دچارش شده نجات داد.

تاریخچه رنگرزی در زنجان

درخصوص سابقه رنگرزی استان زنجان اطلاعاتی در دست نیست ولی به یقین می توان گفت که رنگرزی الیاف از زمان رواج قالیبافی در استان متداول بوده است و بافندگان قالی با پی بردن به خواص رنگ دهی گیاهان منطقه و رنگرزی الیافی چون پشم و نخ توانستند قالی های نفیس و باارزشی را تولید نمایند با استناد به مدارک موجود اقوام افشار ساکن در این استان علاوه بر تولید بهترین فرشهای ایران رنگرزی الیاف را نیز به عهده داشتند. آنان با استفاده از گیاهان مختلف از جمله روناس، حنا، جاشیر، پوست گردو، پوست انار، پوست پیاز و گیاهان دارای رنگدانه گیاهی دیگر و با بکارگیری انواع فنون و مهارتهای حرفه ای رنگهای متنوع را تهیه می کردند.

کارگاه رنگرزی و محل داد و ستد الیاف پشمی و نخی این اقوام، جنب تیمچه بازار بوده که از بازار زنجان بطرف خیابان کمربندی خیام امتداد داشته است. ولی امروزه به علت رواج رنگهای شیمیایی شیوه رنگرزی سنتی کمرنگ شده است و تعداد اندکی از کارگاههای رنگرزی شیمیایی در کاروانسرای شاطرعلی، حاج شامی بالا و پایین، سرای نهالی و حاج فتح اله مشاهده می گردد. رنگرزان ماهری چون: مرحوم ولی قره خانی، مرحوم حاج قربانعلی صباغی، مرحوم عبداله اورنگی و مرحوم حاج احمد، زندگی می کردند که با تلاش، سختکوشی و پشتکار، و با استفاده از گیاهان رنگزا الیاف پشمی و پنبه ای را رنگ آمیزی می کردند و قالی زنجان را غنا  می بخشیدند.

بعلت رکود این صنعت اکثر پیشکسوتان رنگرز استان از این کار کناره گیری کردند و تنها چند نفر هنوز هم به این شغل اهتمام دارند که از جمله: آقای بختیاری، حاج زیداله ندرلو و فرهاد یادگاری می باشند.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *